+ All Categories
Home > Documents > Analysis of Mystical Veil from Ibn Arabi's Perspective A...

Analysis of Mystical Veil from Ibn Arabi's Perspective A...

Date post: 08-Jul-2018
Category:
Upload: hakiet
View: 218 times
Download: 0 times
Share this document with a friend
27
Analysis of Mystical Veil from Ibn Arabi's Perspective A. Hamzeian Gh. Khayatian S. Khademi Mystical veil is regarded as one of the significant subjects in first and second mystical traditions. Ibn Arabi, the seventh-century mystic, attempts to assert existence of mystical veil through verses and Hadiths. He sees the existence of universe as a result of Names and manifestation of features of God. God's Names and features turn as a veil between God and the servant. These veils cause a void in knowing and comprehending God, they are also impossible to be eliminated in terms of knowing the existence view. Because this reveals the unity nature of God and as a result, it leads to the destruction of possibilities. Meanwhile, in terms of the Path, passing the stations and states, wayfarer can unveil these covers and achieve God's intimacy. Veil elimination leads a wayfarer to unveil and gain knowledge of hidden affairs and inspirations of the heart which cause his knowledge of God. Therefore, veils related to knowing knowledge eliminated through the Path, and veils based on knowing the existence through the knowledge. Thus, veil in first mystic tradition is regarded as an imperfection and the wayfarer should consider its elimination. However, in the second mystic tradition, veil is a reality which has effects on the existence of the world order and it is considered as the perfect plenitude. Eliminating veil has no sense in this regard and it is just traverse in veils and passing from one veil to the other one. According to the importance of Ibn Arabi's categorization in different veils and their eliminations, there is a need to have a descriptive-analysis investigation on mystic veil and decipher the apparent disparities in his thought system. Keywords: Mystical Veil, Ibn Arabi, Epistemology, Ontology, Inspirations of the Heart.
Transcript

Analysis of Mystical Veil from Ibn Arabi's Perspective

A. Hamzeian

Gh. Khayatian

S. Khademi

Mystical veil is regarded as one of the significant subjects in first and second mystical traditions.

Ibn Arabi, the seventh-century mystic, attempts to assert existence of mystical veil through

verses and Hadiths. He sees the existence of universe as a result of Names and manifestation of

features of God. God's Names and features turn as a veil between God and the servant. These

veils cause a void in knowing and comprehending God, they are also impossible to be eliminated

in terms of knowing the existence view. Because this reveals the unity nature of God and as a

result, it leads to the destruction of possibilities. Meanwhile, in terms of the Path, passing the

stations and states, wayfarer can unveil these covers and achieve God's intimacy. Veil

elimination leads a wayfarer to unveil and gain knowledge of hidden affairs and inspirations of

the heart which cause his knowledge of God. Therefore, veils related to knowing knowledge

eliminated through the Path, and veils based on knowing the existence through the knowledge.

Thus, veil in first mystic tradition is regarded as an imperfection and the wayfarer should

consider its elimination. However, in the second mystic tradition, veil is a reality which has

effects on the existence of the world order and it is considered as the perfect plenitude.

Eliminating veil has no sense in this regard and it is just traverse in veils and passing from one

veil to the other one. According to the importance of Ibn Arabi's categorization in different veils

and their eliminations, there is a need to have a descriptive-analysis investigation on mystic veil

and decipher the apparent disparities in his thought system.

Keywords: Mystical Veil, Ibn Arabi, Epistemology, Ontology, Inspirations of the Heart.

عربیابن دیدگاه از عرفانی حجاب تحلیل

سمیه خادمی -قدرت ا... خیاطیان -عظیم حمزئیان

چکیده

کتاربرد بتا هفتمم، قرن عارف عربی،ابن. است دوم و اول عرفانی سنت در مهم هایموضوع از یکی عرفانی، حجاب و داندمی خداوند صفات و اسماء تجلی نمیجة را هسمی عالم او. کرد ثابت را عرفانی حجاب وجود احادیث، و آیات تتا شتود می سبب هاحجاب این است؛ پروردگار و بنده بین حجابی خود خدا، صفات و اسماء همین دیگر سوی از

آشتکار را خداونتد ذات احدیتِ زیرا شوند؛ نمی زدوده هاحجاب این شناسی، هسمی ازنظر. نشناسد را خداوند انسان پیمتودن بتا را هاحجاب این سالک سلوکی، و سیر دیدگاه از اما انجامد؛ می ممکنات نابودی به زدودن این و کنند می

و غیبی امور از سالک آگاهی و کشف به حجاب، رفع. یابد دست الهی قرب به و زند کنار تواندمی احوال و مقاماتبتا یشتناخم معرفتت یهاحجاب گفت، انتو می پس. شود می خداوند از او شناخت سبب و انجامد می قلبی واردات

و یکاستم کیاول یحجاب در سنت عرفان جهی. درنمشوند یم زدوده معرفت با یشناخم یهسم یهاسلوک و حجاب نشیچ در که است یمیواقع کی حجاب دوم، یعرفان سنت در اما کند؛ توجه آن زدودنبه دیبا سالک و استنقص گذر و حجاب در وآمد رفت فقطو ندارد یمعن نجایا در حجاب رفع است؛ کمال درواقع و گذاردیم ریتأث یهسم نظام کته کنتد متی ارائته ای بنتدی دسمه آنها زدودن و حجاب انواع یبرا یعرب ابن. است منظور گرید یحجاب به یحجاب از

بررسی یلی،تحل ت توصیفی روش به او فکری سیسمم در عرفانی حجاب است الزم سبب همین به است؛ تفکر درخور .شود گشاییگره اش فکری نظام در آن ظاهری های ناسازگاری از و

های کلیدی واژه

قلبی واردات سلوک؛ و سیر شناسی؛ هسمی شناسی؛معرفت عربی،ابن عرفانی؛ حجاب

سمنان، ایراندانشگاه سمنان صوفگروه عرفان و تاسمادیار ، [email protected]

سمنان، ایراندانشگاه سمنان گروه عرفان و تصوفدانشیار ،[email protected]

دانشجوی دکمری رشمه عرفان و تصوف دانشگاه سمنان[email protected]

2/9/4936تاریخ پذیرش 41/6/4931 اریخ وصولت

پژوهشی _نشریة علمی

های ادب عرفانی )گوهر گویا( پژوهش

43 -11ص ص 4936پاییز ، 91، پیاپی سوم، شماره یازدهمسال

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 22

مقدمه ـ1

دوم و اول عرفتانی ستنت برپایة بندیتقسیم یک اسالمی، عرفان و تصوف مبانی و تاریخ حوزة در

هفمم قرن از دوم، سنت و هجری ششم تا اول قرن از عرفانی، اول سنت معموالً است؛ گرفمه شکل

عارف مقصد. وجود ندارد عرفانی سنت دو این برای مشخصی و دقیق زمانی مرز البمه است؛ بعد به

رکتن دو معرفتت مبنای اول عرفانی سنت در. است معرفت به یابیدست عرفانی، سنت دو هر در

و انستان جایگتاه درسمیبه عارف که شود می حاصل وقمی معرفت بنابراین است؛ انسان و خداوند

رکتن سته بتر معرفتت دوم، عرفتانی سنت در. دریابد را دو این ارتباط شیوة و بشناسد را خداوند

آنها گانةسه رابطة و رکن سه این جایگاه شناخت با معرفت. است اسموار هسمی و انسان و خداوند

(.37 ت 39: 4934 فرد،میرباقری) آید یم دست به

و بشناستد را خداوند تواندمی اندازه چه تا بنده که است این معرفت دربارة مهم نکات از یکی

گاهی و است ممفاوت تاحدّی آنان، شخصی سلوک شیوة بهتوجهبا عارفان پاسخ شود. نزدیک او به

مراتتب، حفت بتا ها،انسان ظرفیت و اسمعداد بهباتوجه اما رسد؛ می نظر به ناسازگار ظاهر در حمی

را حتق ذات معمقدنتد عارفتان البمه دارد؛ وجود بسیاری تاحدّ خداوند به نزدیکی و شناخت امکان

الی سیر در مقامات و مراتب آخرین در عارفان. تابند نمیبر را اتحاد اندیشة آنان شناخت؛ توان نمی

.کرد یاد توانمی حجاب نوعی به آن از که گویندمی سخن ایفاصله از اهلل،

ابتن التدین محیتی . است عرفانی حجاب مسئلة دوم، و اول عرفانی سنت در مهم موضوعات از یکی

ستخن عرفانی حجاب دربارة که است عارفانی ازجمله هفمم، قرن مشهور عارف( ق 696 ت 762) عربی

.کند می توجه عرفانی حجاب ثبح به پراکنده طوربه خود، آثار بیشمر در او. است گفمه

با آن نسبت و قرآنی حجاب» است؛ شده انجام هاییپژوهش تاکنون عرفانی هایحجاب دربارة

و مشترف ) «مثنتوی و ولتد بهتاء معتارف در عرفتانی حجتاب » ،(4934: خیاطیان) «عرفانی حجاب

و حمزئیتان ) «رینفت ابوعبتداهلل دیدگاه از عرفانی هایحجاب بررسی» ،(4969: سردرود حیدرزاده

دیتدگاه از عرفتانی حجتاب دربتارة مستمقلی پژوهش تاکنون اما است؛ جمله آن از( 4937: اسدی

.است نشده انجام عربی ابن

تمرکتز با عربی،ابن اندیشة در عرفانی حجاب بحث اهمیت و جایگاه بهتوجهبا پژوهش این در

محتور سته در عرفتانی ابحجت تحلیلتی، تت توصتیفی روش بته و بتزر عتارف ایتن افکتار بر

24/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

پاستخ پی در پژوهش این. شود می تحلیل و بررسی سلوکی و سیر و شناسی هسمی شناسی، معرفت

ایتن در چنتین هم خیر. یا شود زدوده تواند می محور سه این در حجاب آیا که است پرسش این به

.شود می دیده بیعرابن اندیشة در ظاهربه که است شده گشاییگره هاییناسازگاری از جسمار

اسالمی عرفان در حجاب ـ2

فرموده که (ص)پیامبر حدیث بهتوجهبا آنان. اند کرده توجه بسیار اسالمی عرفان در حجاب به عارفان

بَصَترُهُ ماأدرَکَهُ وَجهِهِ سُبُحاتِ لَأحْرَقَتْ کَشَفَها لَو ةٍظلم و نُورٍ مِن حِجابٍ ألف سَبْعینَ لِلّه اِنَّ»: است

آن بترای و انتد داده ارائته حجتاب بترای تعریفی هرکدام ،(17: 77ج ق،4121 مجلسی،) «خَلقِه مِن

.اند گرفمه نظر در انواعی

فیشر دیّس(. 93: ق4926 ،ی)جرجان کند پنهان چشم از را مطلوب که است یزیهرچ حجاب،

صتور یریپتذ نقش از است عبارتحجاب : »دیگو یمحجاب فیتعر درق( 646ت 312) یجرجان

( ق 936 یممتوف ) یطوس سراج ابونصر)همان(. «شود یم حق یتجل قبول مانع که قلب در یوجود

و مطلتوب و قاصتد و طالتب نیب که داند یم یو سدّ پرده را حجاب ،المصوف یف اللمعدر کماب

ق( 192ت 996) یاصتفهان می(. حتاف ابتونع 972م: 4341 ،یطوست )سراج است گفمه قرار مقصود

می)ابتونع «الحجتاب رفتع إلت ، الحجتاب متن البتروز المصوّف إن»: داند یم حجاب رفع را تصوف

قتت یطالتب و مطلتوب استت و درحق انیت م یمتانع و پترده (. حجاب درواقع، 32: تا یب ،یاصفهان

یراز نیالتد نجتم خی(. شت 732: 4931، یرازی)بقلت شت بازدارد حق از را سالک که است یزیهرچ

دارد یبازمجمال حضرت جلّت، دنیداز رابنده دةیکه د داندیم یمانع را حجابق( 671ت 739)

کته دانتد یم یمانع را حجاب زینق( 666ت 642) یعراق نیفخرالد(. 942: 4933 ،یراز نیالد)نجم

حجتاب یبه معنتا زین« ران» یعرفان اصطالح(. 142: 4969 ،یدارد )عراقیمباز معشوق از را عاشق

عبتارت استت از »: دیت گو یمت اصتطالح نیت ا فیتعر درق( 396 یمموف) یاشانک عبدالرزاقاست.

هیآت و اشکال نفستان بتر ةاسمیال، غلب ة، حایل، مانع بین قلب و بین عالم قدس؛ به واسط حجاب

کل از انوار ربوب پوشیده و که به طورى وى و رسوخ و نفوذ ظلمانیت و تیرگ جسمان در او؛ به

.(93: 4933 ،ین)کاشا «محجوب گردد

تجربتة و اندیشته بته توجهبا عارفی هر و است مخملف هاحجاب تعداد و انواع عارفان، باور در

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 22

کنتد؛ متی اشتاره اهلل التی سیر در بنده و خدا بین هاییحجاب به خود، شخصی سلوک از برخاسمه

مخملتف حتل مرا در نیز عارف یک حمی که است ایگونهبه حجاب دربارة عارفان مخملف نظرهای

ق( 167 ی)مموف یری. هجواست نکرده بیان دیگران همانند را هاحجاب تعداد خود، عرفانی زندگی

در(. 7: 4937 ،یریهجتو ) کنتد یمت میتقست ینیغ و ینیر گروه دو به را خداوند و بنده نیب حجاب

است، کسانی باطل و حق آن، صاحب نظر از چون و شودیم حق حجاب بنده ذات ،ینیر حجاب

صتفات شتود؛ یمت حتق حجاب بنده، صفت که است یحجاب ،ینیغ حجاب. رود ینم نیب از هرگز

ت 236م: 4333)العجتم، شتود یمت نتابود نفس ةیتزک با زین ینیغ حجاب پس سمند،ین یماندن یبشر

که از آن جمله است: هفماد هزار حجاب کنند یم ادی یمخملف یها از عارفان از حجاب یبعض(. 233

هتزار حجتاب هجتده ،(932 تت 932: 4969 ،یعراقت ) ؛(9ت 2: 4976 ،ینیاسفرا) یظلمان و ینوران

،4966 ،ی)غزالت ؛(263: 2، ج4966نفس )محمد بن منتور، حجاب(، 942: 4933 ،یراز نیالد )نجم

حجتاب دو ،(36: 4969 ،یبختار ی)مستممل شتیطان و خلتق نفس، دنیا،حجاب چهار ،(673: 9ج

و پتدر و متادر تقلیتد جاه، دوسم مال، دوسم حجاب هفت ،(276: 4966مال )موالنا، و یسالمم

حجتاب (. 274 و 413ت 416: 4966 ،ی)نستف فرزند دوسم و فرج شهوت بطن، شهوت معصیت،

خدا انیخوف م ها،شهوت و هاعالقه بهشدن مشغول ا،یدنق( 727ت 172) یغزال محمد امامازنظر

(.923 و 226و 492و 76: 1ج ،4966 ،ی)غزال استدجز خبه یزیبه هر چ شدن مشغولو بنده و

کته استت معمقتد ق( 374 یممتوف ) یصریق. داوود ردیگ یم قرارکشف در عرفان مقابل حجاب

کشف را اش چهره زن شود م گفمه یوقم مثال یبرا است؛ حجاب شدنبرطرف لغت، ازنظر کشف

و( ثابمته )اعیان غیب معان از آگاه و اطالع ،عارفان اصطالح در و برداشت را نقابش یعن کرد،

وجتود ت شتهود یا یافمنوجدان ازنظر ت حجاب پشت در( است که مفارقات و)عقول حقیق امور

موضتوعات از حقیقتت، دیتدن و آنهتا رفتع عوامتل ها،حجاب زدودن (.37: 4963 ،یصری)ق دارد

در حقیقت حجاب، زدودن با است عمقدم غزالی. است پیوند در عرفانی حجاب با که است دیگری

از را تعلم و ریاضت او. آید می پدید دل باطن از معارف نورهای و شود می نمایان و ممجلی سالک

زدودن او ازنظتر (. 492 ،49: 1ج همتان، ) ؛(64: 4ج ،4966 غزالتی، ) دانتد متی حجتاب رفع عوامل

کشتف خفت لطتف بتا تواند می حق نیز بیدارى در اما گیرد؛ می انجام مر با کامل طوربه حجاب

.(12: 9ج ،)همان کند حجاب

29/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

عربیابن دیدگاه از عرفانی حجاب ـ3

جملته از خود آثار در او. دارد ای ویژه و مهم جایگاه عربی،ابن فکری نظام در عرفانی حجاب بحث

کمتاب در ویژه به و الحسن اهلل اسماء سر عن المعن کشف ،رسائل ،الحکمفصوص ،مکیه فموحات

.گوید می سخن حجاب دربارة گسمرده طوربه هسمی حجاب

ستسس و شتود متی نگریستمه طتورکلی به عربیابن دیدگاه از عرفانی حجاب موضوع به ابمدا در

تبیین سلوکی و سیر و شناسی هسمی و شناسیمعرفت محور سه در عرفانی حجاب دربارة او اندیشه

.گردد می

اتدهیت د از را مطلوبتت کته استت یزیت چ»: دیگو یم ست؟یچ ابحج نکهیا پاسخ در یعربابن

هتاى سِتمر و پوشتش و حجتاب ازنظر او، پترده و دامتن (.716: 6ج ،4966 ،یعرب)ابن «پوشاند یم

حقیقت استماء دارنتد، قترار الفاظ پوشش زیر معان که گونه همان که است باور نیا بر اوبرابرند.

هفمه هسمند و اسم شریف الباطن زیتر پوشتش نتام مبتارک ن در زیر پوشش اسماء ظاهرى خارج

در غیتب انستان ؛ داند یم شده پنهان و کننده پنهان راوجود و جهان هسم ةهم اوالظاهر قرار دارد؛

رخ گناهتان نیستت؛ بنتابرا اوو پوشانندة گرفمه را زیر پوشش اوو جهان، وجود است پنهانعالم

اصتل نیهم بنابرفرماید: من سمع و بصر او هسمم؛ اش م بارهنمایند؛ برخالف کس که خدا در م

بیتنم، آرى او را مت »فرمتود: ،«؟اى آیا پروردگتارت را دیتده »گفمه شد: )ص(است که وقم به پیامبر

(.79ت 72: 4969 همان،)« نوران است

در « ةمتر بعینس»»: دیگو یم و برد یهفماد هزار حجاب نام م ایخود از هفماد رسائلدر یعربابن

است ، کنایه از هفماد حجاب«ةانه لیغان عل قلب و ان السمغفر اهلل ف کل یوم سبعین مر: »ثیحد

و استت یکت همته منقتول کممتر، اگر و بیشمر اگر و باشد حجاب هزار هفماد تعدادکه عبارت از

«نتدارد آن ایشگنجت وقتت، و است محماج تفصیل به مقام این و است اجمال و تفصیل به تفاوت

دربارة خداوند جانب از و برد یم نام یظلمان و ینوران یهاحجاب از یعربابن(. 99: 4937 همان،)

را ظلمت نداشمند، من بهاء و نور طاقت چون را؛ خالیق عوام آفریدم»: دیگویم آنها شیدایپ علت

مترا؛ مجتاورت یاوردنتد ن طاقت ایشان و را خواص آفریدم و ایشان میان و خود میان کردم حجاب

یجاهتا در هفتمم، قترن عتارف نیا(. 12: همان) «ایشان میان و خود میان ساخمم حجاب را نورها

کَشَتفَها لَو ةٍظلم و نُورٍ مِن حِجابٍ ألف سَبْعینَ لِلّه اِنَّ» ،)ص(اکرم امبریمشهور پ ثیبنابر حد یاریبس

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 21

را یو ظلمتان یبحث هفماد هتزار حجتاب نتوران ،«خَلقِه مِن بَصَرُهُ ماأدرَکَهُ وَجهِهِ سُبُحاتِ لَأحْرَقَتْ

هاىحجاب الحکمفصوص در عربیابن چنینهم(. 242 ،433 ،462 ،471 ،32: همان) کند یمطرح م

مظهتر دو هر که داند می لطیفه ارواح را او نورى هاىحجاب و طبیع اجسام را تعال حق ظلمان

ایتن (. 31: 4ج ،4961 ختوارزم ، ) ؛(71: 4ج ،4932 متان، ه) هستمند ذات پوشتانندة و انتد صفات

،یعربت (. ابتن 32 تت 34: 3ج ،4963 یعربت ابتن ) هستمند پنهتان و لطیف بسیار او باور در هاحجاب

و غفلتت حجتاب دو از و( 113 ت 116: 6ج ،4966 همان،) داند یم حجاب را یاله اسماء نیچن هم

بنتده را از یعنت ی داند؛ یم خداوند و بنده نیب حجاب ار بر(. او ک933ِ: همان) کند یم صحبت شماب

ستزاوار پتس دارد؛ یمت دهیکه نفس خودش است محجتوب و پوشت یمُرتد قتیکُنه و حق شناخت

(.121: همان) بشناسد را پروردگارش که است

است که یخلق نیو آن نخسم اعالست قلم که داندیم اول عقل در را یتعال حق ظهور یعربابن

صتادر یاست که از و یموجود نینخسم رایز ؛است مظهر اولاو نظر نیا از ؛است دهیآفرخداوند

«االول» پتس . شتود یم فیتوص آن به «اهلل» بلکه شود؛ ینم فیتوص بودنبه اول یپس ذات ازل ؛شد

؛سسر استت ،یصفات بر و یدرپ یپ حمالت یبرا و است آن پوشش و حجاب عقل،و « اهلل» همان

؛نسبت است کی ،که ظاهر است نظراز آن ت،ینسبمشان به اولوه ند،که مظاهر نظرآن از انیاع همة

در خداونتد یعربابن شةیاند در(. 966شده است )همان: دهینام« آخر»به اسم « اهلل» سبب نیبه هم

ادارک را آنها عقول که یصور و افمد یم آنها بر دگانیدکه یصور نیبنابرا کند، یم یتجل هاصورت

یتعال حق که هسمند ییهاحجاب یهمگ بخشد، یمصورت را آنها لهیممخ قوة که یصور و کنند یم

همان،) ابدی یم نسبت خداوند به زند یم سر صور نیا از که یاعمال و شود یم دهید آنها یسو آن از

(.296ت 297: 49ج ،4934

یشناسمعرفت دگاهید از هاحجاب نقشـ 4

بتاور نیت ا بتر و استانسان و خداوند اشاره کرده انیم ییهاحجاب به یبعرابنگفمه شد، کهچنان

ادراک ضعف سبب نیا و کند توقف اءیاششخص نزد » تا گرددیم موجب ها،حجاب نیا که است

خداونتد بته نسبتاست که حجاب بنده نیبر ا یعربدرواقع نظر ابن ؛(63: 4964)همان، «شود یم

انتدازة بته او شناخت و ابدی دست معرفت به یتعال حق به نسبت نمواند شخص که شود یم باعث

.اندشده حجاب خود که است اءیاش نیهم دنید

خداونتد کته کنتد یمت انیت ( ب46: ق« )الوَرید حَبْلِ مِن اِلیهِ أقرَبُ نَحْنُ» هیبا اسمناد به آ یعربابن

27/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

متانع هتا، حجاب نیا وجود. دانشده خداوند دنید مانع هاحجاب اما است؛ کینزد انسان به اریبس

مشتاهده را هتا حجتاب نیت از ا یزیت چ زیت ن یآدمت البمه شود؛ یقرب بزر م نیدر ا دنیاز د انسان

وَ مِنکُمْ إِلَیْهِ أَقْرَبُ نَحْنُ وَ» هیبه آ ادامه در یعربابن. انددهیپوش انسان از هم هاحجاب پس کند؛ ینم

و هتا حجاب و مینیب ینم را تو ما پروردگارا»: دیگو یو م کندیم ناداسم( 67: واقعه« )لَّاتُبْصِرُونَ لَکِن

متا بته متا از و یدار را اهر یست رشتمة نسبت ما به تو و میاپرده پشت ما م؛ینیب ینم هم را هاپرده

انستان رد؛یت گ تعلتق تتو بته ( مشاهده) نکهیا از ماست مشاهدة نبودن سبب قرب نیا و یترکینزد

قترب تیت پتس غا ؟یترکیکه تو از ما به ما نزدیحالدر م،ینیچگونه ما تو را ب ند،یب ینم را خودش

(. درواقتع 32: 3ج ،4963 همتان، ) «استت حجتاب هتم یدور و بُعد تیغا کهچنان است؛ حجاب

قترب و نیت استت و ا کیکه خداوند به همه نزد داشت توجهمسئله نیا به دیبحث قرب با دربارة

.شود یم مربوط بُعد به هم هاحجاببنده است و به وابسمهبُعد

بتودن یاز متا و ستلب یتعال حق احمجاب و یتعال حق از ما احمجاب عنوان با را یبحث یعربابن

حجتاب در و دهیپوشت ختدا به جز خداوند از انسان که است معمقد او. کند یمطرح م یصفات اله

را او متا چون شود؛ ینم ناخمهش خداوند. ستین دهیظهورش پوش با جز انسان، از هم خدا و ستین

استت ییمعنتا یپس حق تعتال م؛یکن یم طلب صفمش و نام از را فرشمه کهچنان م؛یطلب یم نامش از

تکلم ما با خدا پس است؛ یذات یظهور ما، یبرا ظهورش بلکه ؛ظاهر به آن اسم و به آن صفت ریغ

را متا او م؛یریت گ یمت گتواه را او هتم ما و ردیگ یم گواه را ما او. میکن یم تکلم او با هم ما و کند یم

است یسلب او صفات که است نیا بر لیدل نیتر یقو نیا م؛یدان ینم را او ما اما داند؛ یم و شناسد یم

متا و ساخت یم ظاهر را خودش گشت، ظاهر ذاتش به یوقم بود، یثبوت صفات اگر رایز ؛یثبوت نه

او بته معرفتت در متا نیبنتابرا م؛یشناست ینمت ودشخت فیتعر بهجز را او ما پس م؛یدید یم را او

آنچته نفتس بته را او ما و باشد ذاتش نیع دیبا باشد یثبوت صفاتش اگر پس م؛یهسم او دکنندةیتقل

(.31ت 39: 3ج ،4963 همان،) ستین گونهنیا کار که یصورتدر م،یبشناس م،ینیب یم

را علتم در توقف عربیابن. شود یم یبه حق تعال معرفت سبب که است چیزهایی از یکی علم

آن حجتاب وستت هااز نخسمین حجاب یکیعلم، حجاب. او معمقد است که داند می حجاب یک

به معلوم که است آن حق وشود عین حجاب از علم دوم است که به حق تعبیر م است؛ العین عین

. این سه است عین از حجاب نیز دوم علم این بنابراین شود؛ م دانسمه عین از پیش که دارد اشاره آن

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 26

:4964 همان،) مگر در آنجاکه معلوم بخش از هسم است ؛مرحله، مراتب هسمند که وجود ندارند

.است دوم تجلی العین،عین حجاب و است اول تجلی علم، حجاب عربی،ابن سخن بهتوجهبا(. 63

هرکس کهاست یمعن نیبه ا هاعلت حجاب. برد یم نام العللحجاب نام به یحجاب از یعربابن

را از جهت خود ببیند، خود را خدا هرکس و خداوند جانب از نه بیند؛ م خود جانب از ار خداوند

مانع که خداست و بنده نیب یهااز حجاب گرید یکی(. حجاب کبر 412: 4964دیده است )همان،

نیبنتده و بت نیو آن حجاب ب« یردائ اءیالکبر»آمده است که اتی. در رواشود یم خداوند شناخت

محجتوب و ،که نفس خودش است یمرتد قتیبنده را از دانسمن کُنه و حق یعنی ؛است یحق تعال

ریت غ بته جتز کبتر، همته نیت ا بتا بشناستد؛ را پروردگتارش که است سزاوار پس دارد؛ یم دهیپوش

نیا با پس(. 121: 6ج ،4966است )همان، یآن حالت شگفم رایز شود؛ ینم داده نسبت اش پوشنده

کته شتود یمت ستبب هتا حجاب علتت رایز شود؛ یم یکاسم دچار خداوند یشناسمعرفت ف،یتوص

.ندیبب را خودخداوند، یجا به شخص

(حجاب یشناس یهست) هاحجاب بودن یقیرحقیغـ 5

معمقتد و داند یم ها عدم و نبودها جزوبلکه آن را رد؛یگ ینم نظر در یقمیحق حجاب، یبرا یعربابن

(.63: 4964 همان،) «دید از تو پوشیده شد، تو را نم آنکه باید بودند، حقیق هاحجاب اگر»است

را انستان هتم خداونتد دیبا داشمند، یقیحق وجود انسان، و خداوند نیب هابنابر نظر او اگر حجاب

نیت ا وجتود ببست بته کته استت انستان نیا و ندیب یم را انسان یحالم هر در خداوند اما د؛ید ینم

و دانتد ینمت یقیحق امر کی را حجاب اکبر، خیش نیبنابرارا ندارد؛ خداوند دنید ییتوانا ها حجاب

.آورد یم شمار به نبودها و ها عدمآن را جزو

و تیخداوند، اول مقام احد صفات و اسماء یتجل در. برد یمنام تیاز حجاب واحد یعربابن

حجاب در وجود منبسط و رایز ؛حجاب معنا ندارد تیمقام احدقرار دارد. در تیسسس مقام واحد

استمای مراتتب در ختودى، از حجاب»معمقد است که یعربابن نیآنها مطرح است؛ بنابرا ناتیتع

در اگتر و است واحد پایه و اصل چه دارند؛ وجود واحد اسماى در یابند، م تحقق سه و دو چون

بتر واحتدها همتة پتس نگترد؛ مت آحتاد به شمارنده. دآی نم دست به خود جز شود، ضرب خود

(.422ت 424)همان: «اسموارند وحدانیت

23/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

دهیپوشت هتا حجتاب ستبب نیهم به هاست؛حجاب نیع خود خداوند که کند یم انیب یعرب ابن

نام الباطن و الظاهر به ما یبرا را آنها خداوند و هسمند ظلمت و نور نکهیباا شوند؛ ینم دهید و است

از اسم الظاهر یحجاب نور یعنی ،که بر اوست نباشد یحجاب نیاگر خداوند ع نیاست. بنابرا دهنها

متا کته امتا ثابتت استت ؛صورت انسان مشرک بتود نیاز اسم الباطن او، در ا یاو و حجاب ظلمم

نکته یبه اتوجه(. با31ت 39: 3ج ،4963)همان، استحجاب نیع خداوندو ثابت شد که میموحدان

نیختود حجتاب هستمند؛ بنتابرا یاسماء و صفات خداوند استت و استماء الهت یتجل ،یهسم همة

کتل درواقتع و کنتد یم یریجلوگ خداوند مشاهدة از که داند یم یحجاب را یهسم و کون یعرب ابن

(.427ت 43: 4964 ،)همان رود یم شمار بهحجاب ،یهسم

از تتو حجاب خلق، با ایسمادن. حق از هم و است خلق ازهم حجاب که است معمقد عربیابن

. است انس و ایجادو گشایش باب از موضوع این خلق؛ از تو حجاب حق، با ایسمادن و است حق

ها بر همین هاى نوران و ظلمان سخن رفمه است و مبناى حجاباز حجاب نیزدر کماب و سنت

(.63: همانگشایش و مجازگوی است )

سلوک و ریس اهدگید از یعرفان یهاحجابـ 6

از دیت با ،یالهت معرفتت بته یابیدست یبرا ،یعمل عرفان یریتعب به ای یعرفان اول سنت در عارف

همتان صورت نیدر ا رایز سمد؛یبا مقامات نیاکدام از چیدر ه دیعبور کند. او نبا یمقامات و منازل

دانستمه خداونتد آنِ ازرا دوجود ختو ة. سالک همشود یبه معرفت م یابیاو مانع دست یبرا مقام،

و مراحل نیا از که یهنگام است؛ حجاب خود، توقف نیا کند، توقف یمقام در ریناگزو اگر است

بته ستالک یوقم دیگو یم یعربابن. رسد یبه مقام قرب فرائض و نوافل م سرانجام بگذرد، مقامات

را هتا ابحجت شتخص آن و اوستت گتوش و چشتم خداوند گرید رسد، یم نوافل و فرائض قرب

یعربت . ابنشود یم شناسحجاب مرحله نیا در گرید یشخص نیچن واقع(. در63)همان: شناسد یم

مقامتات مودنیپو سلوک و ریکه در زمان س کند یم یمعرف را ییهاحجاب یحجاب هسمدر کماب

در توقف و کند عبور منازل نیا از دیبا سالک که است معمقد او. افمد یسالک اتفاق م یو احوال برا

:از عبارتند هاحجاب نی. ااست حجاب خود آنجا

به را سالک زیرا است؛ حجاب ینوع خود محبت اکبر، خیش باور در )محبت(: حب حجاب( 4

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 26

معمقتد استت کته او. (37ت 32: همان) اندمحبت احکام از و یکدیگر ضد که خواند م فرا بقا و فنا

محبتوب وصتل به گردد، فان محبتاه محب از هرگ ؛است محبوب و محب میان محبت، حجاب

از در آن مقام، خود، حجاب سمادنیا اما ؛باالترین مقامات محبت است .(93: 4937 همان،) رسد یم

(.63: 4964محبوب است )همان،

اختص قریتب تجلت پردة جلوت، واست اعم غریب تجل پردة خلوت،»: خلوت حجاب( 2

را خلتوت عربت ابتن (. 36 تت 37)همتان: «استت پرده در دارد، آگاه آنها دو هر به آنکه و است

معنتوى متوت او یبترا رد،یت بم مقام اول یوقم. داند م خلوت حجاب را جلوت و جلوت حجاب

کند، چون این متوت حاصتل آمتد و یمو خلوت دیآ یم رونیو از هرچه جز حق ب شودیم حاصل

)همان(. کند یمبر وى جلوه «قیاممه قامت فقد»، شد جادیاخلوت

؛آدم را از حق محجتوب گردانتد که است یزیدر اصطالح عارفان آن چ مرسِ :سمر حجاب( 9

و است گرفمار هوس و هوا دام به آدم کهیزمانبه غیر خدا؛ زیرا تا یوابسمگمانند عادات، رسوم و

حتق، لطف اتجذب آثار پیدایش یبرا خود است، داشمه مشغول خود به را او حیات هاىوابسمگی

(.36)همان: است حجاب

را معرفتت هشتیارى، رایز است؛ خداوند در فناى حجاب هشیارى، و صحو: صحو حجاب( 1

کته گتذارد نمت حکمت و کند م ایجاد را حکمت ادب و آفریند م ادب معرفت و دارد همراه به

.(33ت 36است )همان: نرسیده زمانش که کند اقدام کارى به آن صاحب

واحتد از واحتد شتناخت توحید، و است توحید در بنده بلندى و علو اتحاد،: اتحاد حجاب (7

خواهد که نابودى و فناى چیزى را م رایز است؛ صواب و حقیقتحجاب از اتحاد، بنابراین است؛

(.427 ت 421فان نیست و یا نیسم چیزى که موجود است )همان:

و برىفرمان زیبا، و زشت شر، و خیر افعال که است آن افعال، توحید: افعال دیتوح حجاب( 6

توحیتد، ایتن . شود یم نکوهش و سمایشدرخور و گردد بازم حق سوى به کفر و ایمان نافرمان ،

(.423ت 426: همان) است اله ادب از حجاب

و اشمیاق از احکتام محبتت استت. شتوق و آزمنتدى نفتس، شوق: اقیاشم و شوق حجاب( 3

حال هنگام فراق، حجتاب همتراه بتا محبتوب درعین ؛است یبه سوى غایب و امر نهانگرایش دل

(.444)همان: است

23/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

توجته ادب حفت به دل رایز است؛ شهود از پرده کشیدن در ادب حف : ادب حف حجاب( 6

(.446: همان) است واجب آن و دارد

نهتد، مت پتا مشتاهدت بستاط بته چتون کته است قلب براى حالم هیبت،: بتیه حجاب( 3

.(443ت 446)همان: ببیند چیزى قلب، گذارد نم

دستت ه: نگهداشمن راز، خود حجاب است و جز با مفارقت و جدای بت سِرّ حف حجاب( 42

.(422دارد )همان: اما در پیشگاه محبوب، مشاهده صاحب سِرّ را مشغول نم ؛آید نم

راکه تنهتا بیننتده آن داردى لطیف . رؤیت معنااست دنید حجاب رؤیت،: تیرؤ حجاب( 44

که آن را اما علم به چیز لطیف، زمان ؛، طالب دیدار شد)ع(یموس حضرت سبب نیبه هم یابد؛ درم

ؤیتمش یتاب ؛ پتس ر علم، راى و نظرى پیدا کند، در نزد او چیزى نم اخواهد ب کند و م درک م

.(422: همان) شود یم او حجاب

عبودیتت و بنتدگ ، طیشترا از رایت حجاب است؛ ز ،راسم خودهسکون ب :سکون حجاب( 42

.(423تحول و دگرگون و حرکت است و سکون، ثبوت و ایسمای است )همان:

هتاى شتوق بتر دلت برافروخمته حجاب است و آن زبانه اضطراب، و نگران : قلق حجاب( 49

(.426)همان: شگ دارد شود که به محبوب گرایش پیدا کرده است یا اشمیاق به گرایش همی م

بتراى زیترا استت؛ بخشتش حجتاب دیتدار، و مشاهده به شدنبرانگیخمه: انبعاث حجاب( 41

(.426)همان: دیآ یدست نم به آن کوبیدن با جز در، گشودن که است آشکار و ثابت سالک،

: همتان ) استت هدف و مقصود سوى به برخاسمن و حرکت حجاب فمرت،: فمرت حجاب( 47

423.)

انکشتاف صتفت یمعنتا بته عرفتان، اصتطالح در جترس صلصلة: جرس صلصلة حجاب( 46

و دانتد یجرس را حجاب مت ةصلصل یعربصلصله جرس(. ابن لی: ذ4933است )دهخدا، تیقادر

همتاهنگ و ناآهنگ و تناسب کل است و درد و التم از صداى زنگ، حجاب هم که است معمقد

رانتد این زنگ چنان قوى استت کته چیتزى آن را پتس نمت ؛ اما صداى شود یم آشکار یتناسب یب

(.492: 4964 ،یعرب ابن)

شتود مشتاهده مت ةدر مقام قرب، بقاى نشان رای: قرب، حجاب ذات است؛ زقرب حجاب( 43

(.492)همان:

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 92

چتون در آن جتدای دیتدار استت است؛و بازگشت، خود حجاب رجوع: رجوع حجاب( 46

(.492)همان:

بته آن در چتون است؛ قریب و نزدیک حجاب اوصاف، همگون : اوصاف تقارب حجاب( 43

(.499)همان: شود م افزونو نگران و هیجانش رود یم دوسمان هاىجایگاه و هامقام

: 4933 دهخدا،) است فرسمادن غامیپ و نامه یمعنا به یلغو ازنظر مراسلت: مراسلت حجاب( 22

از کته استت مردان ویژة و است نزدیک حجاب راسلت،م که است معمقد یعربابن(. مراسلت لیذ

نامة همچنان ندارد، خبر چون اما رسد؛ م معشوق وصل به انسان گاه . شود م حاصل محبّت راه

انتد، درنیافمته را معشوق به نزدیک این که کسان . خواهد یمخواند و از معشوق دیدار م معشوق

.(491: 4964 ،یعربابن) اند دهمان نگارى نامه و مراسله حجاب در هنوز

جمتع موجتب رایت ز استت؛ پایدارى و اسموارى حجاب گوناگون ، و تلوّن: نیتلو حجاب( 24

(.497)همان: است آمد و رفت در شادى و اندوه میان در مقام، این صاحب و شود یم اضداد

ه است. خرق عادات در مشاهد خانه، به شوق و بسط از بازگشت: بسط من رجوع حجاب( 22

چشم همواره شود، رانده و برگردد سادگ و خوش بساط، حالت آن به بخواهد هرگاه کس چنین

.(493ت 496)همان: شود م پرخون دلش و

کنتد مت یتاد ختود از که است کس حجاب نفسه،: حجاب من ذکر نفسه ذکر من حجاب( 29

(.493ت 496)همان:

یتسلط یب بر خود کردن پنهان رایز است؛ حجاب محبت، داشمننهان: محبمه کممان من حجاب( 21

.(414ت 412)همان: نیست درست محبت کردننهانو کند م داللت محبت اقمدارنداشمن و

استت؛ تضتاد در طبع موضوع با که است مطلوب انسان، قدس روح: یالقدسروح حجاب( 27

جایگاه از را روح آنکه پس است؛ قدس روح از نیرومندتر حکم، ازنظر انسان در طبیع نفس زیرا

کته کست بتر مگر است؛ دشوار حجاب، آن برانداخمن که است سمرک حجاب طلبد،یم خود بلند

.(419)همان: باشد کرده روشن خاصه و عامه نبوت نور به را او بصیرت بزر ، خداى

ییهتا علتت بته د،یت آ یم زیبا و تنگ جهان نیابه که یزمان عارف: المردود العارف حجاب( 26

در پاستخ جتواب ؟یاآمتده جهتان نیت ا بته چرا که شود یم دهیاز او پرس که یزمان و است دردمند

در اضتداد مقامتات آن، و آمتدم بتود، الزم چتون آمتدم و که اگر ضرورت نداشتت، نمت دهد یم

94/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

.است حجاب خود، نیا که (417 ت 411)همان: است حق پیشگاه به یاحمرام یب

محبت مناقض که است محبت احکام از آن چه است؛ حجاب مخالفت،»: مخالفت حجاب( 23

.(416 ت 417)همان: «است

یعربابن ازنظر حجاب زدودنـ 7

یناستازگار و ممضتاد ظاهربه سخنان و دهد یتوجه نشان م اریحجاب بس زدودنبه بحث یعربابن

عتالم هتزار هفمتاد را آن کته حجتاب ارهتز هفمتاد ثیحد بنابر او. کند یم انیب حجاب رفع درباره

آن توانتد یمت دهید آن با که دارد وجود یادهید انسان یبرا عالم، هر ةیبرپا که است معمقد داند، یم

یبرا حجاب، هر از گذر با که صورت نیا به کند؛ یم ادی «کشف» به آن ازاو کند؛ مشاهده را عالم

نور شهادت، و غیب عالمعوالم را در دو همة. او شود یم گشوده مقام آن با ممناسب یادهید انسان

همتان، ) گنجانتد یم آخرت و دنیا و روحان و جسمان باطن، و ظاهر ملکوت، و ملک ظلمت، و

زدودن کته استت بهمتر برد، یپ حجاب رفع دربارة یعربابن تفکربموان به نکهیا ی(. برا27: 4937

شود. یبررس یسلوک و ریو س یشناس یهسم ،یشناسمعرفت محور سه در حجاب

حجتاب کته استت بتاور نیا بر یعربابن. ستین ریپذامکان حجاب زدودن یشناسمعرفت دگاهید از

استت کته رممکنیت غ دیگو یم او. ستین هم یزدودن و شود یم خالص تیعبود مقام کسب مانع غفلت

حجتاب نیت اگتر ا رایت ز ؛اجسامدر ایباشد و ی، خواه در معانشود زدوده ب،یبا وجود ترک شه،یهم یبرا

است که سهل بتن عبتداهلل یسرّ همان نیو ا شودیم باطل شخص نیا ةدربار تیگردد، سرّ ربوب زدوده

امتا گردد؛ یباطل م تیاست که اگر آشکار شود، ربوب یرا سرّ تیگفمه است که ربوب یگرید ایو یتسمر

(.933: 6ج ،4966 ن،هما) است ریپذامکان آن به یابی دست آن، نفس به نظر با

کته گفمته شتد طتور . همتان ستین یشدن زدودن زین یشناس یهسم دیحجاب از د یعربنظر ابنزا

هاحجاب نیا درواقع که برد ینام م ،)ص(امبریپ ثیبنابر حد ،هفماد هزار حجاب ایاز هفماد یعرب ابن

امور بر که هسمند ییاسما آنها و است انوار تمامش یبخش: اندبخش دو که هسمند یاله اسماء همان

داللتت هیت تنز بتر کته هستمند یاسمائ آنها و است ظلمت تمامش یبخش و کنند یم داللت یوجود

اگتر و گتردد یمت برطترف زیت ن هتا پترده و هتا حجاب نیا د،یبزدا را یاله اسماء خداوند اگر. دارند

کته یادهیت د هتر و شتد خواهتد آشکار ذات تیاحد گردد، برطرف اند یاله اسماء که ییها حجاب

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 92

وجتود صتورت آن در داشت؛ نخواهد مشاهده تاب ذات، تیاحد مقابل در است وجود به ممصف

بته جتز را وجتود به اتصاف آنها رایز شوند؛ ینم فیتوص وجود به و گردد یم نابود ممکنات انیاع

ةمرتبت بته جانتب هتا، و پترده حجتاب نیا یسو آن از ممکنات پس اند؛ رفمهینسذ اسماء نیا واسطة

بته یحجاب اسماء اله یاست که اتصاف به وجود را از آن سو یذات یهسمند، پس آن تجل ،امکان

ازنظتر اسماء استت؛ چته نیا درحدّ فقطممکنات انیاع یراعلم به خدا ب نیبنابرا گذارد؛ یم یجا

ینتوران یهتا حجتاب و یظلمتان یها(. خداوند خود را در حجاب113)همان: یعقل و چه شرع

نتور، یهتا حجتاب از مراد و است یعیطب اجسام یظلمان یهاحجاب از مراد. است فرموده وصف

پتس استت؛ ختود حجاب خود او و است سرشمه فیلط و فیکث از عالم پس است؛ فیلط ارواح

ننتدة یآفر از او زیتمتا کته داند یم نکهیا با زد؛یخ یبرنم انیم از حجاب و ماند یم حجاب در شهیهم

و نتدارد استت، حتق وجتودِ خاص که یذات وجوبِ از یابهره اما اوست؛ یازمندین همان به خود

(.461ت 469: 4932 ،)همان ابدی یدرنم را حق هرگز

موصوف که نظر آن ازت گردد زدوده خداوند و انسان نیب حجاب اگر که است معمقد یعربابن

وجهتت انتوار و ستبحات لةیوس به یآدم دةید که را آنچهت است یهسم یوجه انوار و سبحات به

استت، ینور ظهور عالم صورت گرفمته استت و آن، وجتود و واسطة به سوزاند؛ یم کند، یم درک

. دهد یم دست یسرگشمگ و رتیح آن نجایا گردد؟ یم معدوم است جادیا قمشیکه حق یچگونه کس

( جتاد یا و ماعتدا ) امتر دو بنتابر را خودت چون: دیگو یم نیچن حق حضرت به خطاب ادامه در او

متا در و استت یفکتر صتفت بته ناظر که یعقل یروین آن را نیا و یکرد تیمحدود حکم داخل

ادراک حس با ست؛ین یگرید زیچ عقل و حس جز ما یبرا کهیصورتدر ورزد؛ یم انکار یابازنهاده

و هتا حجتاب پشتت تتو اگر. شد واقع تیمحدود پس ؛یگرد ینم افمهیدر هم عقل به و یشو ینم

به تو ،یهسم اگر ؛یمحدود هم باز ،یترکینزد ما به حجاب از اگر و یمحدود پس ،یهسم ها دهپر

هشتدار را متا چون ؟یانداخم تیمحدود در را شیخو چه یبرا ؛یترکینزد تیمحدود و حدّ ینف

همتان، ) استت مانع)هفمادگانه( چند ییهاپرده و هاحجاب ما و تو نیب و تو نیب و ما نیب که یداد

احتدیت، »: شتود ینمت برطترف حجاب ت،یاحد مقام در ،یعربابن نظر بنابر(. 39ت 32: 3ج ،4963

بینتد؛ نمت او جز را او کس احدیمش در پس رود؛ نم باال که است عزت پردة است؛ احد جایگاه

هستمی، و عتالم کته استت معمقد عربیابن(. 92ت 26: 4964 همان،) «نیست آن پذیراى حقایق چه

99/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

عتالَم کته اِنّیمت و تعتین . هستت نیتز خویش نفس بر حجاب عین بلکه است، حق حجاب هاتن نه

حجتاب ایتن اگتر و است آن حجاب عین گردد، می مممایز تعال حق از و است عالَم آن، وسیلة به

(.461 ت 469: 4964 جندى،) شود می نیست و نابود عالم گردد زدوده

مقامات و احتوال، مودنیپ. درواقع سالک با است یشدن زدوده یسلوک و ریس دگاهیدحجاب از

نفتس پتس . شتود حاصتل او یبرا باهلل یبقا و ابدی دست تواندیم یاریاخم موت به ایدن نیهم در

متالء بته شتده، برکنده هیکل این به نداشمن توجه و یجسمان هیکل این لوازم از یروگردان با ناطقه

اجستام، عتالم از ختارج آنچته بههنگام نی. در اشود یم مسمغرق محبت بحر در و ونددیپ یم اعل

ختود جسم به او نسبتمانند اجسام سایر به او نسبت و شود یم مشغول است، امکان عالم از بلکه

حجتاب رود، شتمر یپ مقتام ایتن از چون و کندیم ریتأث بخواهد که جسم هر در نیبنابرا شود؛ یم

آن و داشتت اتحتاد هیکتل، بتا کته چنتان گردد؛ یم ممحد خود رب به و شودیم زدوده او از امکان

زدوده حجتاب کته یزمتان .(77: 4964 ،یعربت )ابتن گویتد «سبحان » و «الحقأنا» که است یهنگام

در شتود، یمت حاصتل او یبترا خداونتد با اتحاد و ردیگ یم خُلق یاله اخالق بهو شخص شود یم

در کته دیت گو یمت یستخنان و شود یم ییگوحشط دچار است، دهید حجاب رفع در آنچه کردن انیب

.دهد یم کفر یبو و است مخالف عتیشر با ظاهر

به قلب بیاز عالم غ یواردات یو به معنا دهدیم دست عارف به که است یحاالت از یکی وجد

بیدل سالک به عالم غ ةکه دید است آناول ةمرتب دارد؛ یوجد مراتب یعربابن نظر ازعارف است.

وجتد نیا. ندیگو یم وجد آن به که شودیم او مشهود عالم، آن از حیرت سبب بهو شود یمگشاده

گفمته کشتف آن بهشود و ظاهرتر گردد، تر افزون وجد آن چون و است سالک یآگاه باعث خود

آن اگتر گوینتد؛ عارف را آن صاحب و خوانند یمشود، آن را معرفت شمریب کشف آن اگر شود؛ یم

آن بته شتود، برطرف حجاب ةآن را مشاهده گویند و اگر هم گردد، ظاهرتر و شود زیادتر معرفت

نیو در آختر شتود یم زدوده ییهاحجاب ه(؛ پس در هر مرتب11ت 19: همان) شود یم گفمه معاینه

.رود یم نیب از هاحجاب همهاست، نهیکه معا سلوک و ریس نیمرتبه از ا

و هتا اگر انسان به این مطلب بیندیشد که خود را از حجاب که کردنکنه توجه نیبه ا دیلبمه باا

شدن و یتا از حجاب شواغل حس برهاند، همین توجه به ب ازاصطالح صوفیان درو هاپوشیدگی

گتردد؛ پتس گشمن، خود نوع حجاب است که موجب اشمغال ذهن و قلب عارف م رهاحجاب

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 91

بخواهتد و خداوند از را حجاب از رسمن توفیق ایدب بلکه کند؛ توجه حجابعارف نباید، به نبودن

(.66خود را در اخمیار او بگذارد )همان:

علم به حقتایق اشتیاء که است شده انیب زین یعربابن الحکمفصوص بر یصریق شرح مقدمة در

مگر براى کس که قلتبش بته نتور حتق ؛که هسمند، سخت است چنان )اعیان ثابمه در واحدیت( آن

(. 73ت 76: 4963 ،یصتر یقشده باشد ) زدودهبین او و وجود خالص است و حجاب مهگشنوران

بیت غ عتالم از یقلب واردات و باشد افماده اتفاق یشهود و کشف عارف یبرا که است نیا منظور

.دهد رخ او یبرا

،یکته نشتئه متاد کنتد یمت انیت ب و دارد توجه زین حجاب رفع دةیفا به کماب نیهم در یصریق

. (62)همتان: شتود م ظاهر انسان در حقایق ، حجاب ینابود اندازة بهپس شود؛ یم قیحقاحجاب

حتواس و حتواس ایتن بتین حجاب هرگاه است؛ جسمان حواس ریشة و اصل روحان ، حواس

بیند، م روحان حواس با که را آنچه درنمیجه گردد؛ م یک خود فرع با اصل شود، زدوده خارج

ایتن زیترا بینتد؛ مت خود ذات به را حواس همة)آدم (، روح کند؛ م مشاهده جسمان حواس با

ظهتور ستسس هستمند؛ ممحتد یکتدیگر با اول عقل در حقایق همة و ممحدند روح مرتبة در حقایق

جستم در کته استت روحان قوة همان این است؛ مفکره گیرندةکاربه که است عاقله قوة در معان

قتوة زیترا استت؛ قدست انتوار پرتوهاى از حدس. شود م نامیده قدس نور و است نیافمه حلول

مرتبتة ترین پایین این، و شود م غیب معان از کاشف نور، حجاب بنابراین است؛ جسمان مفکره،

علم بخشش که نفس، در فمح است؛ گونه دو)معان ( فمح: است شده گفمه رو ازاین است؛ کشف

از نته )شتهود( ت وجتدان روى از را شتناخت که روح در فمح و است عقل و نقل روى از کامل

(.33ت 422)همان: بخشد م ت نقل و عقل روى

یعربابن دگاهید از حجاب لیتحلـ 8

.گردد یم انیب ادامه در که شود یم افتیدر ینکات ،یعرفان حجاب دربارة یعربابن مطالب لیتحل با

نیت باشتد. در ا منظتور زیت چنتد چ ایت زیدو چ انیم رابطة که شود یمطرح م یهنگام( حجاب 4

رد؛یگ یازنظر کثرت صورت م سلوک، و ریو مسائل س یصورت طرح بحث حجاب در عرفان نظر

در. نتدارد یگتاه یجا حجاب موضوع طرح ظاهر، در مظاهر یفنا ازنظر و نیبوحدت نگاه در یعنی

و اءیاشت بته یاستمقالل یبخشت تیت وه نظتر از و ظتاهر از مظتاهر یجدا و نیبکثرت نگاه با مقابل

.شود یم مطرح حجاب مسئلة موجودات،

97/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

کته ییهتا مثتال در یحم است؛ ارزشمندتر و برتر طرف کی ز،یچ دو انیم حجاب رابطة در( 2

یجستم ایت ینت ید ارزش کی از حجاب رفع شود، یم زده حجاب کشف و یجسمان مسائل دربارة

در و استت طورنیهم هم سلوک مراتب در ای و ندخداو به نسبت بنده حجاب دربارة. است مطرح

و مهم یامر که دارد قرار یبرتر یمعنو درجات ای و یاسمائ ای یصفات اتیتجل در بنده مقابل، نقطة

.است ارزش با

یهتدف ایت مقابتل نقطة کشش و مطلوب اگر مقابل؛ طرف یارزشمند و بودن مطلوب تیاهم( 9

جاذبة. ندارد یاریبس تیاهم حجاب، از گفمن سخن ست،ا حرکت در آن یسو به سالک که نباشد

موضوع یموجب پررنگ عارف، یبرا باهلل یبقا و اهلل یف یفنا و یمعنو باالتر مقامات ای و اتیتجل

.شود یم یگرید بحثهر ایحجاب در عرفان و

رابطته طرف دو یبرا کند، یم جادیا حجاب که یمانع و پوشش حجاب؛ در هیسوکی رابطة( 1

رایت ز استت؛ ترنییپا ارزش، و تیاهم ازنظر که شودیم مطرح یموجود یبرا حجاب بلکه ست؛ین

نسبت به ،باشند یمقامات باالتر عرفان ایحضرت حق و یو صفات یاسمائ اتیجانب مقابل که تجل

.داردحجاب هیسا آفماب، به نسبت هیسا رابطة در درواقعخود حجاب ندارند، تر نییپا

بتودن و گونته الیت خ و هیستا و یوابستمگ بودن،ممکن حجاب تیماه محجوب؛ تیمحدود( 7

ستت، ین یشتدن تصتور نامحتدود موجتودات بتر حجابمحجوب را در خود نهفمه دارد. یازمندین

.است برخوردار اجیاحم و ازین و نقص از دارد، حجاب که هرآنچه نیبنابرا

یامتور ای و موجودات ها،ابحج یمراتب سلسله نظام کی در محجوب؛ در حجاب وحدت( 6

سلسله انیم در. افمد ینم اتفاق نظر کی از ن،یا اما باشند؛ زین حجاب توانند یم خود اند،محجوب که

و انتد محجتوب ختود متافوق مراتتب مشتاهدة از یموجودات شناسانه،یهسم نگاه در یهسم مراتب

جتاد یا از و انتد حجتاب ختود از تتر نییپتا به نسبت خودشان امااست؛ شده دهیکش آنها بر یحجاب

از یشتناخم یهسم یهاحجاب دربارة آنچه. کنند یم یریجلوگ تر نییپا مراتب در معرفت و شناخت

است. نوع نیاز هم شده، گفمه یعربابن یسو

زدوده معرفتت بتا یشتناخم یهستم یهتا حجتاب و ستلوک بتا یشناخممعرفت یهاحجاب( 3

هتر گشتودن ،یصتفات و یاستمائ اتیت تجل از او بتاالرفمن و خدا یسو به سالک ریس در. شوند یم

ستالک قلتب بر دانش و علم از ییاهایدر مکاشفات، اثر در و آورد یم وجود به را یمعرفم یحجاب

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 96

یهستم و تتر عیوس یوجود از سالک و درد یم را یشناخم یهسم یهاحجاب معرفت نیا. دیگشا یم

.ردیگ یم قرار ضیف وساطت و یهسم از یترباال مراتب در و گردد یم برخوردار یترفراخ

مقتام در عارفان سخنان بهباتوجه. ابدی یم رییتغ حجاب موضوع سلوک مقامات از یمراتب در( 6

ممتون و نیچنت با قلب( و هتم تیؤ)ر امبریپ یاز سو یعربحق ابن تیؤر یاهایقرب فرائض و رو

الجمتع جمتع مقتام بته کته یسالک ای و کامل نانسا دربارةت دهیرس ما به )ع(یعل امام از که یثیاحاد

گاهیجا ،گذشمه یظلمان و ینوران یهاحجاباست ت دهیرس یذات اتیتجل مشاهده به و افمهی دست

ذات از بندگان حجاب آن و شود یم مطرح یشناخممعرفت یهاآنها، حجاب یجا وبه ندندار یمهم

ایت مخلوقتات و یوجود ،یشناخم یسمه گاهیجا سبب بهموضوع نیجالل اوست. ا سُبحات و حق

دارا را شیختو مقتام و گتاه یجا هرکتدام ن،یبت کثرت ینظر از که است خالق بهانسان کامل نسبت

.است رممکنیغ یگرید به کیهر یدگرگون و ینیگزیجا و هسمند

تیمحدود حاالت، و احوال همة در عارفانه یهاحجاب. است رحمت حجاب وجود یگاه( 3

بته حجتاب، نبتودن با رایز است؛ بندگان بر حق از ینعمم هم حجاب وجود بلکه ؛سمندین عذاب و

و یاستمائ اتیت تجل ظهتور و نور شدت و محجوبان محدود و اندک تحمل و فیضع یهسمسبب

هتم و یشتناخم یهستم یهتا حجتاب هتم نیبنابرا. شد ینابود م محجوبان یهسم همة حق، یصفات

ماننتد یعارفتان که معراج ثیحد در. اوست بندگان بر قح از یرحمم ،یشناخممعرفت یهاحجاب

:است شده اشاره موضوع نیا به زین اند کردهرا نقل آن یمولو

لیــــجل پــــر آن دیبگشــــا ار احمــــد

ـ جبرئ مانـــد هـــو یب ابـــد تـــا لیــ

ــت ــ را او گفـ ــر نیهـ ــدر بپـ ــ انـ میپـ

ــن رو رو گفـــت ــحر مـ ــو فیـ ــ تـ مینـ

(533ـ 532: 4دفتر ،1331 ،ی)مولو

بتودن و محجتوب )ص(اکترم امبریت وجتود پ یبه برتتر لیجبرئ بودنبر محجوب یمولو تیب نیا

نسبت به مقام او اشاره دارد. لیجبرئ

یمیروا دربارة یعربکه ابن آنچه بنابر. شوند یم حذف و برطرف و کاهش ذکر، با هاحجاب( 42

و داد کاهش توانیم را هاحجاب آن، نداد ادامه وه است، با ذکر کردنقل )ص(امبریاز وجود مبارک پ

یهتا وسوسته بتا مبتارزه یبترا قتت یطر رانیپ و مرشدان زین سلوک مراتب در. برداشت انیم از ای

.اند داده میتعل ییذکرها خود روانیپ به آن با مبارزه و یطانیش

93/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

حتق تیت نوران ،یا شده ینه و زشت عمل هرانجام با ت؛یمعص انجام و حجاب انیم رابطة( 44

و تیاز جتنس معصت یظلمان یهاحجاب دربارة حجاب جنس ایگو. ابدییم کاهش بنده به نسبت

.شود یحق بر بنده م اتیکشف و تجل دنیمانع رس زنگار، و یرگیت جادیگناه است که با ا

،یانستان توهمتات و اتیتجل نیچنهم و نیاطیش یافزون سبب به ها؛حجاب اریبس یفراوان( 42

از هفمتاد هتزار سبب نیهم به. هسمند ممعدد و ممنوع و اریبس زین خالقمخلوق و انیم یهاحجاب

شده است. ادیحجاب

ریو در مست ستت یبته حتق ن دنیرست نگتران که یکس یبرا سالک؛ یبرا حجاب افمنیمعنا( 49

از بتاالتر بته رایت ز ؛سلوک گام ننهاده است، موضوع حجاب و گسسمن و گذشمن از آن معنا نتدارد

سبب نیهم به. است نداشمه مشغول خود به و نربوده را او دل آن قتی. درحقندارد یوجهت شیخو

.دهند یم وندیپ معرفت به را حجاب موضوع که است

مکاشتفات و مقامتات بته یشتناخم و معرفتت سالک، اگر سالک؛ معرفت و حجاب رابطة( 41

و متراد یستو از ایت معرفتت نیبنتابرا شتود؛ ینمت مطرح زین آنها گذشمن و گسسمن باشد، نداشمه

و دیت بربا را او دل تتا یعرفتان اتیت تجرب و مکاشتفات و اهایرو با از ای گردد یم جادیا او ارشادات

نباشتد، باالتر مقامات و مراتب به نسبت معرفت تا جهیدرنم. کند جادیا شیبرا را یاجاذبه و کشش

.است یشناخممعرفت حجاب نوع از حجاب نیا نیبنابرا دهد؛ یحجاب خود را نشان نم

ایت و استت شتده پرداخمته آن بته کممر یدر عرفان اسالم که یگرید ةلئمس حجاب؛ انواع( 47

. از آنهاستت بته تعتداد آنهتا و انتواع توجهبا هاحجاب به سمنینگر نشده، آن به یتوجه یکلطور به

اخمالف و تفاوت نها،آ مخملف یهاشاخه و هادسمه انیب و هاتعداد حجاب بارةدر یعربابن سخنان

از یبرخت استت، شتده گفمته منطتق در آنچه از اسمفاده با رایز دانست؛ ینوع توانیم را هاحجاب

انتواع ةکلمت انیت ب تتا شتود یم موجب یذات تفاوت نیا و اندممفاوت گرید یبرخ با یذات هاحجاب

یهتا حجتاب ،ینت یغ و ینیر یهاحجاب مانند هااز حجاب یالبمه برخ گردد؛ یشدن هیحجاب توج

رنتد، یگدر درون هر نوع قترار اند،مطرح یشناس یهسم منظر از که ییهاحجاب و یظلمان و ینوران

نیت ا درو گردنتد یبتازم او ستلوک مراتب و سالک گاهیجا به یحم ندارند؛ گریکدی با یذات تفاوت

.است مناسب آنها دربارة اقسام واژة صورت

که شود یم افتیدر نیچن گذشمه عبارات در یعربابن خنانس از ها؛حجاب ممفاوت شواهد( 46

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 96

ستت یصتفات ناشا نتوع هتا از حجتاب یبرخت یو حمت نتد اشده لیتشک یمخملف انواع از هاحجاب

دستمه چنتد ،یو اخالقت یشناخممعرفت ،یشناخم یهسم قیدقت در مصاد ازنظر نیبنابرا اند؛ یاخالق

:کردمطرح توانیم را حجاب

است؛ یاخالق و یشناخممعرفت ،یشناخم یهسم شامل که ینور یهاحجاب( الف

مختالف ظلمتت یهستم ؛استت یشتناخم معرفتت و یاخالق شامل که یظلمان یهاحجاب( ب

یظلمتان یهتا حجاب نیچنهم. کرد ادی توانینم یشناخم یهسم یظلمان یهاحجاب ازپس ست؛ین

نیت ا ازجملتة . گردند یم سلوک انعم کهاست انسان ناقص و محدود معرفتهمان یشناخممعرفت

و کبر به زین یاخالق یظلمان یهاحجاب از. است یاله علم مقابل در شیخو علم برهیتک هاحجاب

.کرد اشاره توانیم طمع و غرور

حجتاب بتاب در یعربت ابتن سخنان بهتوجهبا ؛یوجود مظاهر و یعرفان یهاحجاب رابطة( 43

حجاب در مظاهر کهنکمه نیاو به ا اشارةو فهیو ارواح لط یعیباجسام ط یهاحجاب و یاله اسماء

یبرخ یحم شود، یم شناخمه حجاب یدارا ای و محجوب آنچه گفت توان یم دهد، یمخود را نشان

گتاه چیهت حتق ذات همتان یعنی ظاهر،. اندحق صفات مظاهر خود، ،یشناخم یهسم یهاحجاب از

از انتد عبتارت کته آنهاست مظاهر صفت ن،یا بلکه رد؛یگ ینم قرار حجاب در و شود ینم محجوب

.آنها از ترنییپا موجودات و حق صفات

یدور و حجاب رابطة یعربابن سخنان در حجاب دربارة ؛حجاب یدورو یکینزد ةلئ( مس46

قترآن اتیآ به اسمناد با یعربابن شد، ذکر یو آثار در که طورهمان. شود یم انیب حق از یکینزد و

موجتودات و مخلوقتات همتة بته و نتدارد حجاب بندگان به نسبت خداوندکه است معمقد میکر

یستو از امتا ستت؛ ین انیم در یحجاب چیه و حاضرند حق حضور در آنها همة یحم است؛ کینزد

و شتمر یب حجتاب هرچه. شود یم مطرح یدور و یکینزد و حجاب مسئلة خداوند به نسبت بندگان

.برعکس و است شمریب حق به نسبت بندگان یدور شد،با تر یغل و تر یظلمان

صتفات قالتب در حتق حضترت از که یعبارات دربارة حق؛ یسلب صفات و حجاب رابطة( 43

انیب ممکلمان شمریب. دارد وجود نظر تفاوت عارفان و ممکلمان انیم در شود، یم انیب یسلب و یجابیا

زیت ن یعربت ابتن از شتده ذکتر ممون در. دانند یم ترکینزد دیتوح به ،یسلب صورت به را حق صفات

بته نستبت یسلب اناتیب یدرسم و تقدم به حجاب، وجود لةیوس به او. است شده اشاره نکمه نیهم

93/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

و ستمه یشا یمعرفمت م،یمحجتوب حتق از متا چون که است آن بر قتیدرحق کند؛ یم اسمدالل یجابیا

،یدر صتفات ستلب درواقتع . استت حتق صفات یسلب انیب همان نیا و میندار حق صفات درخور

معرفتت و حجتاب وجتود بتا نکمه نیو ا ستیصفات او الزم ن ایذات حق و یعنیتصور موضوع

.است یافمنیدر

جتنس از هتا حجتاب از یبرخ شد، انیب شمریپ که طورهمان سلوک؛ جنس از ییهاحجاب( 22

نیّتعت را آنهتا بتودن ابحجت آنهتا، گتاه یجا و منظتر و تیفیک به نگاه نوع و است عرفان و سلوک

یامرتبه هرحجاب عبارت است از دگاهید نیاز ا قتیدرحق. است آمده که یصورت آن به بخشد یم

وجتود ستالک ریمست در که یهسم از یاکرانه هر و مکاشفات از یامکاشفه هر و سلوک مراتب از

شود. او سکون موجبالبمه اگر بخشد؛ یم گسمرش و یفراخ او یهسم به ای و دارد

افتت یدر را آن کته یظرفت لةیوست به همواره دیآ یم خداوند جانب از آنچه حجاب؛ ادراک( 24

نیتتر مهم از یکی اصل نیا. دیآ یدرم ظرفش رنگ به آب یعرفان ریتعب به و ردیپذیم رنگ کند، یم

:4934 ک،یت میچ) استت گفمته سخن آن دربارة فموحاتدر او. است یعربابن یهاآموزه در اصول

آن در ستلوک گتاه یبه حجتاب و نتوع و جا ینگاه خاص ،یسلوک قةیطر هر ای و یسالک هر(. 466

حجاب لةیوس به جادشدهیا شناختاو نسبت به دگاهید درمجموع ،یعربابن سخنانبه توجهدارند. با

ستالک ماندن سالمت موجب اما اند؛مشاهده و سلوک مانع هاحجاب رایز است؛ مثبت ،سالک یبرا

شتوق هاحجاب نیا البمهو توان تحمل آن را ندارد. تیکه هنوز ظرف شود یم یاتیتجل یرانگریو از

یطتورکل بته . دهنتد یمت حرکت هاافمنینا یجسمجو در را او و برند یم باال سالک دل در را سلوک

آشتکار آغتاز همتان از زیت چ همته یول باشد؛ داشمه وجود حجاب که ابدی یمعنا م یمکاشفه هنگام

.ابدی ینم معنا سلوک صورت نیا در. تاس

فموحات در یعربابناست که یا نکمه حجاب، از سالک نبودن آگاه حجاب؛ به نسبت جهل( 22

،4963 ،یعربت ابن) دارد حجاب به مرکب جهل نظر نیا از سالک درواقع کند؛ یم دیتأک آن بر هیمک

کته کنتد یمت استمدالل بنتده و خدا انیم حجاب هزار هفماد مشهور ثیحد به اشاره با او(. 34: 3ج

بته دادنتتذکر درواقتع (. 32: همتان ) ندیبینم آنها لطافت سبب به را هاحجاب نیا از یزیچ یآدم

.کند یم دیتأک عرفان در مرشد و ریپ لزوم بر او، آگاهاندن و هاحجاب دربارةسالک

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 12

یریگ جهینتـ 3

عرفتان گتر، ید انیت ب بته ای یعرفان دوم و اول سنت در مهم موضوعات از ،یموضوع حجاب عرفان

وجتود یا گانته ی ةیت نظر هتا حجتاب تعداد دربارة مسلمان، عارفان شةیاند در. است ینظر و یعمل

؛ استت ممفتاوت زین حق و بنده نیب یهاحجابشدن زدوده ییتوانادربارة ها هینظر نیچن هم ؛ندارد

یکی یعربابن، حجاب است. اندازدحق فاصله بنده و نیکه ب یزیمعمقدند هر چ نرفااع شمریب البمه

حجاب را در سه او آثار در. دارد توجه یعرفان حجاب موضوع به خود آثار در که است یعارفان از

.کرد یبررس توانیم یسلوک و ریس و یشناس یهسم ،یشناسمحور معرفت

شتود؛ یمت اونتد خد شناخت مانع هاحجاب نیا که است معمقد یشناساز منظر معرفت یعربابن

.ماند یبازمدر همان مرحله اءیاش دنیانسان با د اما دارد؛ قرار انسان یکیخداوند در نزد

داشت، یقیحق وجود حجاباگر رایز ؛ندارد یو وجود است ستین قمش،یحق بهتوجهبا حجاب

و قترب ،از جانتب خداونتد امتا ؛از طرف خدا نسبت به بنده هم حجاب وجود داشتمه باشتد دیبا

یتجلت بتا خداوند درواقع. دارد وجود بُعد خداوند به نسبت بنده جانب ازو استبه بنده یکینزد

شمار بهحجاب ،یاله صفات و اسماء نیهم و است کرده آشکار را یهسم ش،یخو صفات و اسماء

یالهت استماء هتا، حجاب نیا رایز است؛ ناممکن هاحجاب زدودن زین یشناس یهسم نظر. ازروند یم

تیاحتد دنیت د ییتوانتا یچشم چیه وذات آشکار خواهد شد تیاحد ،ند و اگر زدوده شوندهسم

.شد خواهند نابود ممکنات همة صورت نیا درندارد؛ را خداوند ذات

احتوال و مقامتات کتردن یطت و یعملت عرفتان بته یطرف از ،یسلوک و ریس منظر از هاحجاب

. درواقع انستان ابدی یم ارتباط یحث کشف و شهودو مبا یبه عرفان نظر زین یو از جهم گردد یبرم

مودهیپ را ینزول قوس کی است، دهیرس ماده عالم و یسفلبه عالم بیو عالم غ یچون از عالم علو

مقامات مودنیپ با تواند یم سالک. است گرفمه قرار ییهااو و خداوند، حجاب نیب جهیاست و درنم

نیت ا زدودن زنتد؛ کنتار را هتا حجاب نیا ابد،ی یم دست آن به جهان نیا در که یاریاخم مر با و

زدودن درواقتع . انجامتد یمت بته قلتب او بیت از عالم غ یورود معان و شهود و کشف به هاحجاب

نکتات از ستلوک و ریس نیا مودنیپسالک در شیگنجا اما ؛است ممکن سلوک و ریس در حجاب

رایت ز استت؛ الزم و یضترور هاحجاب نیوجود ا که است آن گرید مهم نکمة. است توجه درخور

و رتیت حبته خداونتد بتارة کیت داریت د از و نکنتد یتهت قالب سلوک درکه سالک شود یم باعث

14/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

البمته بته تت ستلوک بتا یشناخممعرفت یهاحجابگفت توان یم سرانجام. نشود دچار یسرگشمگ

.شوند یم زدوده معرفت با یشناخم یهسم یهاحجاب و ت انجامد یم زین کشف

سالک و است نقص کی یعمل عرفان ای یعرفان اول سنتگفت که حجاب در توان یم جهیدرنم

عرفتان ایت یعرفان دوم سنت در اما شود؛ حاصل او یبرا یاله قرب تابکوشد دیزدودن آن با یبرا

شمار به کمال درواقع و گذاردیم ریتأث یهسم نظام نشیچ در که است یمیواقع کی حجاب ،ینظر

گتذر و ها حجاب در آمدورفت تنها بلکه ندارد؛ یمعن حجاب رفع مرحله نیا در قتیدرحق د؛یآ یم

.است منظور گرید یحجاب به یحجاب از

منابع

.کریم قرآن -4

.البالغه نهج -2

القتراء للطباعتة و دار ام: قاهره ،االصفیاء طبقاتاالولیاء و هیحل(. تا یبحاف ) ،یاصبهان میابونع -9

النشر.

چتا ،یعیشتف : تهتران ،یدیسع بابا گل ترجمة ،یهسم حجاب(. 4964) نیالدییمح ،یعرب ابن -1

.دوم

.یمولتهران: ،یهرو لیما بینج حیتصح به ،یعرب ابن رسائل(. 4937) --------------- -7

محمد قیتعل و مقدمه و ترجمه ،(معارف)باب هیمک فموحات(. 4966) ---------------- -6

.یمول: تهران ،یخواجو

قیت تعل و مقدمته و ترجمته ،(معتامالت بتاب ) هیمک فموحات(. 4963) ---------------- -3

.یمول: تهران ،یخواجو محمد

محمتد قیتعل و مقدمه و ترجمه ،(منازالت باب) هیمک فموحات(. 4934) --------------- -6

.یمول: تهران ،یخواجو

.الزهراءتهران: ، عفیف ابوالعالء حیتصح به ،الحکم فصوص(. 4932) --------------- -3

و صتمد موحتد یمحمّتدعل لیت و تحل ترجمه ،الحکم فصوص(. 4932) -------------- -42

.ششم چا کارنامه،: تهرانموحد،

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 12

یزمتان یعلت ترجمته ،اسماء اهلل الحسن سرّ عن المعن کشف(. 4969) -------------- -44

.ینید مطبوعات: قم ،یاقمشه

: تهتران لنتدلت، هرمتان مصتحح ،االسترار کاشتف (. 4976) عبتدالرحمان نینورالد ،ینیاسفرا -42

.گیل مک دانشگاه اسالم مطالعات مؤسسه

. الناشرون لبنان مکمبة: روتیب ، مصطلحات المصوف اإلسالم موسوعهم(. 4333) قیرف العجم، -49

.یطهور: تهران کربن، یهانر مصحح ،اتیشطح شرح(. 4931) روزبهان خیش ،یرازیش یبقل -41

.دارالسرور: بیروت ،المعریفات(. ق4926) شریف سید جرجانی، -47

التدین جتالل ستید تصتحیح بته ،الحکتم فصتوص شترح (. 4964) محمود مؤیدالدین جندی، -46

.مشهد دانشگاه انمشارات و چا مؤسسه: مشهد آشمیانی،

،یفطتورچ زیپرو ترجمه ،یعرفان منظر از کیرمنوته و یشناسمعرفت(. 4934) امیلیو ک،یمیچ -43

.یاسالم شهیاند و فرهنگ پژوهشگاه انمشارات: تهران

ابوعبتداهلل دیتدگاه از عرفتانی هتای حجتاب بررستی (. »4937) سمیه اسدی، عظیم؛ حمزئیان، -46

.32 ت 67 ،94 شماره ،(گوهرگویا) عرفانی ادب هایپژوهش مجله ،«نفری

هتروی، مایتل نجیتب اهممتام بته ،الحکتم فصوص شرح(. 4961) حسین لدیناتاج خوارزم ، -43

.مولی: تهران

خردنامته فصلنامة ،«عرفانی حجاب با آن نسبت و قرآنی حجاب»(. 4934) اهلل قدرت خیاطیان، -22

.11 ت 27 ،63 شماره ،صدرا

.تهران دانشگاه چا : تهران ،نامهلغت(. 4933) اکبرعلی دهخدا، -24

:لیتدن نیکلستون، آلتین رینولد تصحیح به ،المصوف فی اللّمع(. م4341) ابونصر طوسی، جسرّا -22

.بریلمطبعة

.سنایی: تهران نفیسی، سعید تصحیح به ،عراقی کلیات(. 4969) فخرالدین عراقی، -29

حیتصتح بته ،یمختوارز نیدالدیمؤ ،نیالد علوم اءیاح ترجمه(. 4966) محمد ابوحامد ،یغزال -21

.یفرهنگ و یعلمتهران: وجم،یدخ نیحس

،یدموستو یس نیحست دیست ، الحکتم فصوص بر قیصرى شرح مقدمه(. 4963) داوود ،یصریق -27

.حکمت: تهران

19/ عربی تحلیل حجاب عرفانی از دیدگاه ابن

.دوم چا ،یمول: تهران ،یمحمد خواجو ،هیالصوف اصطالخات(. 4933) عبدالرزاق ،یکاشان -26

ة الوفاء.بیروت: مؤسس ،االنوار حاربق(. 4121دباقر )مجلسی، محمّ -23

یعیشتف رضتا محمد حیتصح به ،سعید أب مقامات ف الموحید أسرار(. 4966) منوّر بن محمد -26

.آگاه: تهران ،یکدکن

روشتن، محمتد تحقیتق با ، المصوف لمذهب المعرف شرح(. 4969) اسماعیل بخاری، مسمملی -23

.اساطیر: تهران

و ولتد بهتاء معتارف در عرفتانی ابحجت »(. 4969) حستن سردرود، حیدرزاده مریم؛ مشرف، -92

.492 ت 37 ،439 شماره ،فارسی ادبیات و زبان دوفصلنامه ،«مثنوی

.نگاه: تهران فروزانفر، الزمان عیبد ،هیف ما هیف(. 4966) یبلخ محمد نیالد جالل ،یمولو -94

نهیآد: تهران. کلسونین نولدیاهممام ر به ،یمعنو یمثنو(. 4934) -------------------- -92

.دوم چا ،سبز

هینشتر ،«یعرفتان دوم و اول سنّت ای ینظر و یعمل عرفان»(. 4934) اصغریعل فرد،یرباقریم -99 .67ت 66، 22 ییای، پ2سال ششم، شماره ،(ایگوهرگو) یادب عرفان یهاپژوهش

بته اهممتام ،المعتاد یمرصاد العباد متن المبتدأ الت (. 4933) محمد بن عبداهلل ،یراز نیالد نجم -91

.هشمم چا ،یفرهنگ یعلم: تهران ،یاحیر نیاممحمد

.یطهور: تهران موله، ژانیمار مصحح ،کامل انسان(. 4966) نیزالدیعز ،ینسف -97

آلکست والنمین ژوکوفسک ، حیتصح به ،المحجوب کشف(. 4937) عثمان بن یعل ،یریهجو -96

.یطهور: تهران ، یریچ

4936پاییز ، 91 ، پیاپیسوم ، شمارةیازدهم (، سال)گوهر گویاهای ادب عرفانی پژوهش / 11


Recommended